در صحبت با متیو براگستاد، معاون جهانی Infor’s و رئیس چشم انداز و استراتژی، ما به انتهای این سؤال می رسیم …
مانند هر بخش دیگری که عمدتاً نیروی کار بدون میز کار است، متیو براگستاد، معاون جهانی و رئیس چشمانداز و استراتژی در Infor، خاطرنشان میکند که صنعت تولید «یکی از موارد منحصربهفردتر در مورد مدلهای کاری ترکیبی خواهد بود. کارگران یقه آبی با انتقال به پروتکلهای COVID ضروری شدند، اما در همان زمان، تقریباً تمام هزینههای فناوری بر روی کارمندان اداری متمرکز بود که به کار از راه دور منتقل میشدند.
من کاملاً معتقدم که کار هیبریدی یا از راه دور می تواند یک مزیت رقابتی برای تولیدکنندگان باشد. در حالی که ایده کار از راه دور برای افرادی که نیاز به حضور در کارگاه تولیدی دارند واضح نیست، بخشهایی از یک استراتژی ترکیبی وجود دارد که میتوان با ارائه انعطافپذیری برای مدیریت زمانبندیها، خودکارسازی فرآیندهای فروشگاه، و امکان دسترسی به داده های منابع انسانی در هر مکان، هر زمان و خیلی بیشتر.»
وقتی صحبت از فناوری و زیرساخت مورد نیاز برای سوار کردن تولیدکنندگان به قطار نیروی کار هیبریدی میشود، براگستاد میگوید: «باید واضح باشد، اما متأسفانه هنوز در صنعت ما فراگیر است که باید از هرگونه فرآیند کاغذی و کتابچه راهنمای کاربر خلاص شویم. گردش کار. من همیشه به سازمانهایی برخورد میکنم که در حال جایگزینی پرینترهای ماتریس نقطهای و سیستمهای پاکت مانیلایی هستند که در دو دهه گذشته منسوخ شدهاند… هک، من حتی به فرمهای سهگانه برخورد کردم. من حتی نمی دانستم که آنها آنها را ساخته اند.»
علیرغم این مانع، براگستاد از یک چیز مطمئن است – فناوری. فناوری قطعاً راه حل است، اما به طور خاص، فناوریهای مبتنی بر ابر، شهودی، بدون اصطکاک و در درجه اول موبایل باید ستاره شمالی باشند. این سیستم ها باید بتوانند با یکدیگر صحبت کنند و بدون اینکه کسی از IT بر روی آنها شناور باشد و چیزهای شیرینی برای حفظ زمزمه سرورها زمزمه کند، کار کنند.
زیرساختهای حرفهای مبتنی بر ابر الاستیک، با امنیت و اتصال به عنوان بخشی از DNA آن، کلیدی است. تعامل، اتصال، سلف سرویس و ابزارهای ارتباطی همگی در ردیف دوم قرار دارند، اما اگر پایه و اساس قوی نباشد، هیچکدام کار نمی کنند.
پاسخ براگستاد به این که آیا سرمایه گذاری در نیروی کار دیجیتال تاثیرگذار کلیدی در پذیرش نیروی کار ترکیبی خواهد بود یا خیر، انتظار دارد بسیاری را به دلیل گذراندن بیشتر دوران حرفه ای خود در نرم افزار شگفت زده کند. این تأثیرگذار کلیدی نیست، بلکه تنها بخش کوچکی از پذیرش کار ترکیبی است. محرک کلیدی برای موفقیت این نوع تعامل، هدفمندی، ارتباط و تحول انتظارات فرهنگی یک سازمان است.
«سازمانهایی که همیشه از کارمندی که «اول وارد میشود» تجلیل میکنند، با مشکل مواجه خواهند شد. کسانی که بر اساس «وقت گذاشتن» در مقابل ارزش زمان کار یک کارمند تبلیغ می کنند، با مشکل مواجه خواهند شد. سازمان هایی که تصور می کنند چیزی بدون صحبت در مورد آن پذیرفته می شود، و بیشتر در مورد آن صحبت می کنند و سپس دوباره در مورد آن صحبت می کنند، با مشکل مواجه خواهند شد. متخصصان منابع انسانی که فرض می کنند هر کارمند از راه دور دیگری شرایط کاری مشابهی دارد که آنها با مشکل مواجه خواهند شد. مدیرانی که برای مدیریت کارمندانی که نمی توانند کنار میزشان حرکت کنند، آموزش دیده اند، با مشکل مواجه خواهند شد. سازمانهایی که نشان نمیدهند کار از راه دور «خوب» است، با مشکل مواجه خواهند شد. و شرکت هایی که افراد خود را با انعطاف پذیری و یکپارچگی توانمند نمی کنند، با مشکل مواجه خواهند شد.
با این حال، این به معنای کنترل و قدرت کامل به کارکنان بدون کنترل و تعادل نیست. من دیده ام که بسیاری از برنامه های ساختاریافته «در جایی که هستید کار کنید» سطوح بالاتری از بهره وری را ارائه می دهند و در عین حال کارمندان شادتر و متعهدتری را ایجاد می کنند.
آیا میتوان رویکرد «یک اندازه مناسب برای همه» برای هر کار هیبریدی در تولید در نظر گرفت؟
به بیان ساده، براگستاد میگوید: «در هر کاری که ما انجام میدهیم، چیزی وجود ندارد که یک اندازه برای همه مناسب باشد. شرکتها میتوانند سازمانهای دیگر را الگوبرداری کنند، اما در نهایت، باید مهر خود را بر هر ابتکاری بگذارند. اگر کسی به شما گفت که راه حلی برای هیبریدی دارد، باید در را ببندید. خیلی بیشتر از تکنولوژی است. شرکایی را پیدا کنید که انعطاف پذیر باشند و بر توانمندسازی افراد شما و محافظت از سازمان شما در آینده متمرکز باشند.”
با این حال، مزایا و چالشهای رایجی برای تولیدکنندگانی که به دنبال اتخاذ رویکرد کاری ترکیبی هستند، وجود دارد. «همانطور که کارگران نحوه تأثیرگذاری کار از راه دور بر زندگیشان را با آنچه واقعاً اتفاق افتاده مقایسه میکنند، یک واقعیت شگفتانگیز در مورد افزایش احساس اجتماعی آشکار شده است. بیشتر کارمندان پیشبینی میکردند که وقتی برای کار به خانههایشان نقل مکان میکنند، از همسالان خود جدا شدهاند، اما ۱۸ ماه پس از شروع همهگیری، برعکس این اتفاق افتاده است.
«از آنجایی که همه ما تجربههای مشابهی را تجربه میکردیم، با چالشهای یکسانی، همه ما یک چیز مشترک داشتیم، و با جادوی کنفرانس ویدیویی، همه ما به خانههای یکدیگر دعوت شدیم. ما اکنون بیش از هر زمان دیگری در مورد همکاران خود می دانیم … همسران آنها، فرزندان آنها، حیوانات خانگی آنها همه با شروع روزهای پر هرج و مرج کار در خانه مورد توجه قرار گرفتند. براگستاد توضیح میدهد که مردم ارتباطات عمیقتر، پایدارتر و قابل قبولتری ایجاد میکنند، که یکی از بزرگترین مزایای کار بداهه از خانهنشینی است.
جالب است که بزرگترین چالش چیزی نیست که منابع انسانی قبلاً مجبور به مبارزه با آن میشد، و آن تنهایی است. در حالی که برای برخی، چالشها حول مدیریت بچهها، پارس کردن سگها و برنامههای دیوانهوار در خانههای پر از آب بود، برای برخی دیگر که همه آن حواسپرتی را ندارند، سکوت کر کنندهکننده شد. در 18 ماه گذشته بیشتر از هر دوره دیگری در ایالات متحده، افراد بیشتری سگ را به فرزندخواندگی پذیرفتند، که بیشتر به دلیل نیاز به حواس پرتی فراتر از کار در تمام ساعات روز یا تلاش برای شکستن سکوت است. افرادی که بار تنهایی و افسردگی را وارد کار میکردند، عامل اصلی عدم مشارکت نیروی کار از قبل تحت فشار بودند، و سازمانهای منابع انسانی که این وظیفه را بر عهده گرفتند که در این قلمرو قبلاً خارجی قدم بگذارند، نتایج مثبتی را مشاهده کردند.
بنابراین آیا کار هیبریدی همیشه اجتناب ناپذیر بود، یا این یک روند جدید است که از بیماری همه گیر متولد شده است؟
براگستاد معتقد نیست که کار هیبریدی اجتناب ناپذیر است، اما او معتقد است که این کار قدرتمند بوده است. «ادغام بین کار و زندگی، چیزی که بسیار ماندگارتر از تلاش برای یافتن تعادل بین کار و زندگی است، نیروی کار از راه دور را به سطح کاملاً جدیدی از تعامل تبدیل کرده است. توانایی کار در زمان و مکانی که راحتتر است، سطوح جدیدی از بهرهوری و پارادایمهای جدیدی را به ارمغان میآورد که میتواند بیش از 40 ساعت در هفته ارزشی را برای سازمان به ارمغان بیاورد.
«شرکتها همیشه میدانستند که راههای بهتری برای انجام کارها وجود دارد، اما به دلیل ترس در مسیر خود باقی ماندند. چیزی به اندازه ی همه گیری همه گیر طول کشید تا اینرسی را ایجاد کنیم تا بتوانیم به اندازه کافی شجاع باشیم که این کار را انجام دهیم، و اکنون که دیدیم چگونه می تواند باشد، نمی توانیم آن را نادیده بگیریم. و از طریق همه اینها، بزرگنمایی می شود که مردم در مرکز همه چیز هستند. شرکتها باید ابزارهایی را برای توانمندسازی افرادشان ارائه دهند تا بتوانند موفقترین خودشان باشند، صرف نظر از موقعیت فیزیکی کارشان.»
در آینده چه چیزی می توانیم انتظار داشته باشیم؟
مطمئن باشید، براگستاد قاطعانه معتقد است که تولیدکنندگان راه خود را پیدا خواهند کرد. “آنها تلاش خواهند کرد تا در عملیات و ارتباطات خود چابک، انعطاف پذیر و هدفمند باشند. با این حال، در بیشتر موارد، طرح اولیه به ما داده شده است، و بسیاری از رهبران آنقدر شجاع هستند که آزمایش کنند.» براگستاد می گوید.
«تغییرات بزرگتر در حال حاضر برای نیروی کار بدون میز کار است که تا به حال گزینه دورکاری یا ترکیبی را نداشتند. آنها برای سالها نادیده گرفته شدهاند، و در 18 ماه گذشته، هیچکدام از هزینههای فناوری به درستی انجام نشده است، و این باعث شده است که آنها احساس نادیده گرفته شدن کنند. اینکه من آینده تولید را در اینجا می بینم، سطح جدیدی از قابلیت فنی برای این نیروی کار است، زیرا آنها به اندازه همتایان دور خود به آن نیاز دارند. فناوری که همکاری آسانتر، کمک سریعتر در صورت نیاز، پشتیبانی در مسیر کار و مهمتر از همه، توانایی بازگرداندن زندگیشان به دستشان را تسهیل میکند، کلیدی برای توانمندسازی کارگران برای انجام بهترین کارشان خواهد بود. چیزهای ساده ای مانند توانایی تعویض شیفت ها به طوری که آنها بتوانند مقداری از انعطاف پذیری همتایان از راه دور خود را داشته باشند، برای گرفتن برخی از همان لحظه ای که در بالا توضیح داده شد، شگفتی ایجاد می کند. اگر میخواهند پتانسیل واقعی بزرگترین داراییهایشان، یعنی کارکنانشان را باز کنند، باید تمرکز بیشتر رهبران تولیدی در اینجا باشد.”
نقاط کانونی برای تولیدکنندگانی که به دنبال اتخاذ یک رویکرد کاری ترکیبی هستند
- عمدی بودن
- پذیرش هنجارهای جدید و آزمایش کردن
- بیش از حد ارتباط برقرار کردن و فرضیات درست نکردن
- عدم استفاده از “زیرا ما همیشه این کار را انجام داده ایم”
- تبدیل فرهنگ به توانمندسازی کارکنان به جای کنترل آنها… از داوری به مربی دیگر، و سپس رهاسازی آنها بر روی مشکلات گذشته با ذهنیتی کاملاً جدید. … تنها چیزی که می توانم بگویم این است که … صبر کن!
– متیو براگستاد، معاون جهانی و رئیس چشم انداز و استراتژی در Infor.